جنبش بزرگ وبلاگی حامیان مهندس میرحسین موسوی جنبش بزرگ وبلاگی حامیان مهندس میرحسین موسوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با حق درآویخت ، خون خود بریخت . [نهج البلاغه]
امروز: پنج شنبه 103 فروردین 9

در تهران بودم و دیدم علی رقم آنکه ادعا می کنند و تلوزیون نشان می دهد اغتشاش را مردم شروع نکردند . دیدم که سربازهای به باطوم مسلح شده انگار تمام عقده دوره خدمت اجباری شان را از مردم می گیرند . دیدم که کسانی را که آرام راه می رفتند و شعار الله اکبر می دادند مثل یهودیان که مبارزان فلسطینی را می زدند زیر ضربات خود می گیرند . می دیدم که لباس شخصیهای همیشه امن مثل همیشه داغ تر از نیروی انتظامی اصرار در ضرب و شتم مردم داشتند . می دیدم که عوامل تحریک را کاری نداشتند اما تحریک شدگان را می گرفتند و می زدند .

چی بگم ، گریه امان نمی ده . دیروز با انتظار به این که وزارت کشور مجوز می دهد راهی راهپیمایی شدیم ولی افسوس که مجریان قانون نمی خواهند مردم بر اساس قانون عمل کنند . مردم را مجبور می کنند تا خلاف قانون کنند چرا که قانون به دست کسی است که همه مجاری اش را فقط به روی یک گروه باز می کند و بر روی گروه دیگر می بندد .

این نامه آق‍ای رضائی را خواندم  و آرزو می کردم که ای کاش هنوز هم سردار محسن رضائی فرمانده سپاه همیشه سرافراز پاسداران بود نه آن کسانی که غاصب لباس سپاه هستند . اگر دوست داشتید شما هم بخوانید .

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52028



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در سه شنبه 88/3/26 و ساعت 4:33 عصر | نظرات دیگران()
    حضرت آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین دقایق آغاز رای گیری، در حسینیه امام خمینی (ره) رای خود را به صندوق شماره 110 انداختند و در بیاناتی، فرمودند:«مردم در روزهای اخیر و حتی شب‌ها آن طور که مطلع شدم در خیابان‌ها حضور داشتند و هرگروهی طبق میل خودشان شعار می‌دادند، اما رشد و آگاهی مردم نگذاشت یک حادثه تلخی به وجود آید.
    مقام معظم رهبری افزودند: در واقع این مسئله نشان داد که مردم در صحنه هستند، شور و شوق خودشان را هم ابراز می‌کنند ودر عین حال رشد و کمال خودشان و بلوغ عقلانی خودشان را هم نشان می‌دهند». 

    مشروح بیانات مقام معظم رهبری به این شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    خداوند متعال را سپاسگزاریم که این توفیق را عنایت کرد که ملت ایران در نوبتی دیگر در یک آزمون بزرگ ملی شرکت کنند.

    انتخابات مظهر حضور فعال و پرشور و زنده مردم در عرصه سیاسی کشور است و آن‌طوری که من مشاهده می‌کنم و می‌شنوم بحمدالله در این انتخابات شور و شوق و تحرک مردم بسیار بالاست. این را ما از حضور نامزدهای مختلف و از آگاهی و بیداری مردم ناشی می‌دانیم و خدا را سپاسگزاری می‌کنیم و انتظار داریم خدای متعال توفیق بدهد مردم بتوانند با حضور متراکم خودشان در پای صندوق‌های رای یک امتحان بزرگ دیگر را به خوبی پس بدهند و انشاالله مقدر باشد از سوی پروردگار عالم که بهترین و شایسته‌ترین فرد به ریاست قوه اجراییه برای مدت چهار سال منصوب شود و مطمئناً مردم وقتی با ایمان و شور و شوق در صحنه هستند خدای متعال هم تفضل خواهد کرد.

    ایشان تاکید کردند: «من طبق معمول درخواستم از مردم این است که همین آغاز وقت از اول صبح، پای صندوق‌های رای بروند، همه بروند، همه رای بدهند و طبق تشخیص خودشان عمل کنند و سهم خودشان را در اداره کشور، در تعیین مدیریت عالی اجرایی کشور به عهده بگیرند. این یک حق است و در عین حال یک تکلیف است، حق آحاد مردم ماست که نظر بدهند و تکلیف آنها نیز همین است. به اعتقاد من این هم تکلیف شرعی و هم تکلیف عقلایی است که این کار را انجام بدهند».

    حضرت آیت الله خامنه‌ای با تشکر ازحضور چند روز اخیر پرشور مردم در خیابان ها،افزودند: «مردم در روزهای اخیر و حتی شب‌ها آن طور که مطلع شدم در خیابان‌ها حضور داشتند و هرگروهی طبق میل خودشان شعار می‌دادند اما رشد و آگاهی مردم نگذاشت یک حادثه تلخی به وجود آید، در واقع این مسئله نشان داد که مردم در صحنه هستند، شور و شوق خودشان را هم ابراز می‌کنند ودر عین حال رشد و کمال خودشان و بلوغ عقلانی خودشان را هم نشان می‌دهند».

    رهبر معظم انقلاب اسلامی امنیت انتخابات را مسأله‌ای بسیار مهم دانستند و افزودند: «سی سال است انتخابات داریم و بحمدالله همیشه در انتخابات امنیت برقرار بوده و این نعمت بزرگ ناشی از تفضل الهی و ناشی از شعور و درک مردم است. امروز هم امیدوارم و خواهش می‌کنم آحاد مردم توجه کنند به امنیت، آرامش و با متانت و سکینه روحی لازم در مراکز رای حضور داشته باشند و اگر کسانی، بدخواهانی بخواهند تشنجی در صندوق‌های رای ایجاد کنند که این تشنج به ضرر مردم و آرای مردم تمام خواهد شد، مردم با متانت و صبر و حلم و وقار نگذارند که خواسته بدخواهان محقق شود».

    ایشان با تاکید بر لزوم بی توجهی مردم به شایعات افزودند: «من دیدم دیروز و دیشب پیامک های فراوانی که دست مردم است شایعاتی را از قول من نقل می‌کنند که دروغ محض بود. واقعیت نداشت. آدم‌های خوش نیت و سالم این کارها را نمی‌کنند. اینها کار آدم‌های ناسالم است که در همه بخش‌ها و همه گروه‌ها کم و بیش ممکن است پیدا شوند که سوء نیت داشته باشند اما مردم به این شایعات توجه نکنند. البته امروز هم ممکن است این نوع شایعات نسبت به بخش‌های مختلف انتخابات بین مردم پخش شود. ما اعتمادمان در درجه اول، در اول و آخر به لطف خدا و به کمک الهی است و از خدای متعال استعانت می‌کنیم و کمک می‌خواهیم و در درجه بعد به آگاهی و رشد و هوشیاری مردم».

    ایشان افزودند باردیگر به آحاد ملت عزیزمان سلام عرض می‌کنم و امیدوارم که ان شاء‌الله امروز را خدای متعال برای ملت ما روز مبارکی قرار بدهد. از شما خبرنگار محترم و از این خبرنگاران محترمی که در اینجا حضور دارند و از مسئولین دست اندرکار انتخابات، دوستانی که در اینجا حضور دارند و کسانی که در پشت صحنه در داخل وزارت کشور مشغول کار هستند از همه آنها از یکایکشان صمیمانه تشکر می‌کنم».

  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در جمعه 88/3/22 و ساعت 12:33 عصر | نظرات دیگران()

     

    فرمان هشت ماده ای امام راحل (قدس سره )

    زمان: 24 آذر 1361/ 29 صفر 1403

    مکان: تهران، جماران‏

    موضوع: «فرمان هشت ماده‏اى» درباره حقوق مردم، قانون، قوه قضاییه و لزوم اسلامى شدن روابط و قوانین‏

    مخاطب: قوه قضاییه و ارگانهاى اجرایى‏

    بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

    در تعقیب تذکر به لزوم اسلامى نمودن تمام ارگانهاى دولتى بویژه دستگاههاى قضایى و لزوم جانشین نمودن احکام­اللَّه در نظام جمهورى اسلامى به جاى احکام طاغوتى رژیم جبار سابق، لازم است تذکراتى به جمیع متصدیان امور داده شود. امید است ان شاء اللَّه تعالى با تسریع در عمل، این تذکرات را مورد توجه قرار دهند:

    1- تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آنها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضایى که مورد ابتلاى عموم است و از اهمیت بیشتر برخوردار است در رأس سایر مصوبات قرار گیرد، که کار قوه قضاییه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود، و ابلاغ و اجراى آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد.

    2- رسیدگى به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با سرعت و دقت عمل شود تا جریان امور، شرعى و الهى شده و حقوق مردم ضایع نگردد. و به همین نحو رسیدگى به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور، با بیطرفى کامل بدون مسامحه و بدون اشکال‏تراشیهاى جاهلانه که گاهى از تندروها نقل مى‏شود، صورت گیرد تا در حالى که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه مى‏شوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهى کنار گذاشته نشوند. و میزان، حال فعلى اشخاص است با غمض عین از بعض لغزشهایى که در رژیم سابق داشته‏اند، مگر آنکه با قرائن صحیح معلوم شود که فعلًا نیز کارشکن و مفسدند.

    3- آقایان قضات واجد شرایط اسلامى، چه در دادگسترى و چه در دادگاههاى انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامى احکام اسلام را صادر کنند، و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پر اهمیت خود ادامه دهند. و مأمورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار، احساس آرامش قضایى نمایند، و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامى جان و مال و حیثیت آنان در امان است. و عمل به عدل اسلامى مخصوص به قوه قضاییه و متعلقات آن نیست، که در سایر ارگانهاى نظام جمهورى اسلامى از مجلس و دولت و متعلقات آن و قواى نظامى و انتظامى و سپاه پاسداران و کمیته‏ها و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدى مطرح است و احدى حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامى داشته باشد.

    4- هیچ کس حق ندارد کسى را بدون حکم قاضى که از روى موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف، جرم است و موجب تعزیر شرعى است.

    5- هیچ کس حق ندارد در مالِ کسى چه منقول و چه غیر منقول، و در مورد حق کسى دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسى دقیق و ثبوت حکم از نظر شرعى.

    6- هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصى کسى بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسى را جلب کند، یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید، و یا نسبت به فردى اهانت نموده و اعمال غیر انسانى- اسلامى مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگرى به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند، و یا براى کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد، و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسرارى که از غیر به او رسیده و لو براى یک نفر فاش کند. تمام اینها جرم [و] گناه است و بعضى از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است، و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعى هستند و بعضى از آنها موجب حد شرعى مى‏باشد.

    7- آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردى است که در رابطه با توطئه‏ها و گروهکهاى مخالف اسلام و نظام جمهورى اسلامى است که در خانه‏هاى امن و تیمى براى براندازى نظام جمهورى اسلامى و ترور شخصیتهاى مجاهد و مردم بیگناه کوچه و بازار و براى نقشه‏هاى خرابکارى و افساد فى الأرض اجتماع مى‏کنند و محارب خدا و رسول مى‏باشند، که با آنان در هر نقطه که باشند، و همچنین در جمیع ارگانهاى دولتى و دستگاههاى قضایى و دانشگاهها و دانشکده‏ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل، ولى با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاهها، چرا که تعدى از حدود شرعیه حتى نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنانچه مسامحه و سهل انگارى نیز نباید شود. و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبى آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه، عملى انجام ندهند.

    و مؤکداً تذکر داده مى‏شود که اگر براى کشف خانه‏هاى تیمى و مراکز جاسوسى و افساد علیه نظام جمهورى اسلامى از روى خطا و اشتباه به منزل شخصى یا محل کار کسى وارد شدند و در آنجا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافى مثل مواد مخدره برخورد کردند، حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند، چرا که اشاعه فحشا از بزرگترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدى از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهى از منکر به نحوى که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند، و تعدى از حدود الهى ظلم است و موجب تعزیر و گاهى تقاص مى‏باشد. و اما کسانى که معلوم شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است، در حکم مفسد فى الأرض و مصداق ساعى در ارض براى فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آنچه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضایى معرفى کنند. و همچنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتداءً حکمى صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محلهاى کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمى است و نه محل توطئه‏هاى دیگر علیه نظام جمهورى اسلامى، که صادرکننده و اجراکننده چنین حکمى مورد تعقیب قانونى و شرعى است.

    8- جناب حجت الاسلام آقاى موسوى اردبیلى رئیس دیوان عالى کشور، و جناب آقاى نخست وزیر «1» موظفند شرعاً از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیرى نمایند. و لازم است در سراسر کشور، در مراکز استانداریها و فرمانداریها و بخشداریها هیأتهایى را که مورد اعتماد و وثوق مى‏باشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدى مأمورین اجرا، که به حقوق و اموال آنان سر مى‏زند بدین هیأتها ارجاع نمایند و هیأتهاى مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم، و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسئول و پیگیرى آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعى مجازات کنند.

    باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهورى اسلامى با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- و پشتیبانى بى‏نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابى بودن خداى نخواسته به کسى ظلم شود، و کارهاى خلاف مقررات الهى و اخلاق کریم اسلامى از اشخاص بى‏توجه به معنویات صادر شود.

    باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگى است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهاى خویش ادامه دهند، و اسلام بزرگ و دولت اسلامى را پشتیبان خود بدانند، و قوه قضاییه را در دادخواهیها و اجراى عدل و حدود اسلامى در خدمت خود ببینند، و قواى نظامى و انتظامى و سپاه پاسداران و کمیته‏ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان‏ است، و کار بستن آن موجب رضاى خداوند و سعادت دنیا و آخرت مى‏باشد، و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهار و عذاب آخرت و تعقیب و جزاى دنیوى است. از خداوند کریم خواهانم که همه ما را از لغزشها و خطاها حفظ فرماید، و جمهورى اسلامى را تأیید فرموده و آن را به حکومت عالَمى قائم آل محمد- صلى اللَّه علیه و آله- متصل فرماید «انّه قریب مجیب». و السلام على عباد اللَّه الصالحین.

    روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

    صحیفه امام، ج‏17، ص: 140 - 143



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در دوشنبه 88/3/18 و ساعت 12:27 صبح | نظرات دیگران()

    نامه ای به مهندس موسوی

    کاندیدای محبوب من ، جناب مهندس میر حسین موسوی سلام

    از آن روزهایی که حرفش پیچید که آقای خاتمی می­گوید : یا من یا میر حسین  ، یکی از ما دو نفر می­آید . آرزو می­کردم که آن یک نفر تو باشی . چرا که اگر تو نمی­آمدی قطعا به آقای خاتمی رأی نمی­دادم . نه این که از ایشان بدم بیاید ، نه ! اما نمی­توانستم خودم را با همه افکار و اندیشه­های او هم جهت بدانم .

    تو را میشناختم . از زمانی که نوجوانی بودم و تو را بارها و بارها با لباس خاکی در کنار خودم و همسنگرانم دیده بودم . می­دانستم که تو محبوب امام بودی . می­دانستم که روزی که از نخست وزیری رفتی به جز خانه ساده و پیکان قراضه ات چیزی نداشتی . می­دانستم که تو هنوز همانی که بودی . هنوز برای تو ارزشهای اسلام و انقلاب و دستورهای امام  و آرمان و خون شهیدان بیش از همه چیز ارزش دارد . می­دانستم که هنوز هم حاضر نیستی عزّت و غیرت و شرافت این انقلاب و مردم ایران و ایرانی را با هیچ چیزی معامله کنی . می­دانستم که امروز عاقل­تر از همان روزهایی که بودی ، وارد صحنه می­شوی . می­دانستم که حلقه­ی ادبی که امام با پاسخ به استعفایت در گوشت کرد هرگز از گوش به در نیاورده­ای و به آن ادب و تربیتی که مربی مشفقت در حق تو کرد افتخار می­کنی.می­دانستم که رهبر معظم انقلاب هوشمندانه تو را به عضویت برترین گروه مشاورانش برگزیده است و در مجمع تشخیص مصلحت قرارت داده است چرا که او هم به عقل، خیر خواهی و کاردانی و ایمان تو اعتماد دارد .

    امروز که آمدی از صمیم دل خوشحالم .

    اما بگذار به یک چیز دیگر اعتراف کنم . علی رقم همه خوبیهایت برایم بُت نیستی ، تو را تقدیس نمی­کنم و از خطا و اشتباه مبرا نمی­دانم . من تو را تقدیس نمی­کنم بلکه آرمانهایم را که برگرفته از اندیشه های ناب امام است تقدیس می­کنم . تو برایم موضوعیت نداری . به تو رأی نمی­دهم چون تو ، تو هستی . به تو رأی می­دهم و برایت تبلیغ می­کنم چون باور دارم که از دیگران بیشتر به آرمانهای من نزدیکی و برای تحقق آنها تلاش می­کنی . اصلا به تو برای آرمانهایم رأی می­دهم . برای ارزشهای پاک دوران دفاع مقدس ، برای تحقق اندیشه­های امام در تمامی ابعاد ، برای تحقق و دفاع از آزادی­های مصرّح در قانون اساسی که محصول اندیشه ده­ها مجتّهد مسلّم و صد­ها کارشناس دانشمند بود . قانونی که با رأی ملّت و تنفیذ مقام معظم ولایت فقیه بدل به قانونی مشروع و میثاق ملّی شد .

    به تو رأی می­دهم برای این که عزِت ملّتم و نظامم را در گرو برنامه های کوتاه مدت و خلق الساعة و مدیریت هیئتی کشور نمی­بینم . به تو رأی می­دهم چون رهبرم در کردستان فرمود به کسی رأی بدهم که درد مملکت و درد ملت را بداند . به تو رأی می­دهم  چون معتقدم ما با این همه سرمایه­های خدا داده نباید 25% بار تورم را تحمل کنیم .

     من سهام نمی­خواهم ، یارانه نقدی نمی­خواهم ، وامهای کذایی نمی­خواهم ، من نمی خواهم نفت را سر سفره­ام ببینم ( اگر چه امروز هم ندیده­ام ) من دوچرخه نمی­خواهم ، دوچرخه سازی می­خواهم و دوچرخه­ساز  . من حاضرم کوتاه مدتم را فدای بلند مدت خودم ، فرزندانم و جامعه ام کنم . من عزت و سر بلندی مملکتم را می­خواهم. به تو رأی می دهم برای این که دینم برایم از دنیایم مهمتر است . به تو رأی می­دهم چون نمی­خواهم فرزندانم از دین و دینداری فقط چادر سرکردن و نماز خواندن و چفیه انداختن و دعای امام زمان خواندن را بلد باشند بدون این که بدانند اینها اگر چه جزء دین هستند اما همه دین نیستند . چون می­خواهم دین را با تمام اخلاق­مداریش ، سیاست بدون دروغش و لطافتهای اجتماعیش و کرامتی که برای انسان قایل شده را بشناسند .

    مهندس موسوی عزیز من :

    رأی من به تو به خاطر همه­ی اینهاست . از تو توقع معجزه ندارم چون می دانم که نمی توانی . خیلی هم ایده­آل فکر نمی کنم تا بگویم تو می توانی به همه وعده هایت عمل کنی . همین که درصد قابل قبولی هم به آنچه می گویی عمل کنی راضی خواهم بود .

    اما ، اگر تو هم مثل برخی دیگران فردا که رئیس جمهور شدی از این آرمانها فاصله گرفتی ؛ اگر تو هم علی رقم آنکه نشان می­دهی وام دار هوادارانت شدی ؛ اگر به جای آنکه یار رهبری باشی ، بار رهبری شدی ؛ اگر  آزادی را با بی بند و باری اخلاقی و فکری اشتباه گرفتی ؛ اگر عدالت را فراموش کردی ؛ اگر زندگی ساده­ات را از یاد بردی ؛ اگر در وعده­هایی که می­دهی دروغگو در آمدی ؛ اگر فردا زیر حرفهایت زدی و خودت یا سنخگوی دولتت همه حرفهای پیش گفته­ات را انکار کرد؛ اگر با مردم شفاف نبودی و آمارهای بی اصل و نسب دادی ؛ اگر خواستی عزّتم را با پول نقد بخری ؛ اگر خواستی بی تدبیریت در امور داخلی را پشت آرمانهای انقلاب و حمایت از فلسطین و لبنان مخفی کنی ، اگر خواستی اساسا فلسطین و لبنان و دیگر مظلومان جهان را به هیچ بگیری و دایم به فکر خودمان باشی؛ اگر به جای دوستی با رقبای امروزت یکی را مافیا دار و دیگری را مزدور اجنبی بخوانی و مردم را با این اوهام به جان هم بیاندازی و دایره دوستان انقلاب را محدود کنی ؛ اگر پرده دری را به جای افشا گری چماق کنی و به سر مخالفانت بکوبی و  اگر  افراطیون جبهه مشارکت و امثال آنها را که تو هم می دانی تعریفشان از اصلاح چیست جریان سازان دولتت قرار دادای و اگر ... اگر آنچه باید باشی نباشی

    یقین بدان که رأیم را از تو پس خواهم گرفت و از جدی ترین منتقدانت خواهم شد .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در دوشنبه 88/3/4 و ساعت 1:44 عصر | نظرات دیگران()
    عصر روز گذشته دختران نسل سومی‌های یاریگر میرحسین موسوی (نسیم دختران) با زهرا رهنورد دیدار کردند.

    به گزارش ایسنا، در این دیدار دکتر زهرا رهنورد طی سخنانی و در پاسخ به تشویق‌های مکرر حاضران و ابراز احساسات آنان گفت: امیدوارم این شور و نشاط شما به شور و نشاط پس از 22 خرداد بپیوندد.

    وی ادامه داد: موسم‌های انتخابات می‌تواند فرصتی برای گفتن حرف‌هایمان باشد. امروز سه سوال مهم در حوزه زنان وجود دارد یکی آنکه از زنان چه می‌دانیم،‌ دیگر اینکه چرا وضع زنان اینچنین است و سوم آنکه زنان چگونه خوشبخت می‌شوند. در پاسخ به پرسش اول باید بگویم که زنان و دختران ما به لحاظ وجودی در بهترین لحظات تاریخ ایران قرار دارند، دخترانی هستند پرشور و نشاط، خردورز و فرهیخته و پایبند به اصول اخلاقی و ایمان.

    رهنورد ادامه داد: در پاسخ به پرسش دوم یعنی این پرسش که چرا وضع دختران جوان ما اینچنین است، باید بگویم مگر دختران ما چه وضعی دارند، از نظر تحصیلات، علم و دانش و شور و نشاط وضع بسیار خوبی دارند، چه دانشجویان دختر ما و چه فارغ‌التحصیلان ما. البته نکات منفی هم وجود دارد که امیدوارم رفع شود. خلاء‌های قوانین و عدم هماهنگی قانون با مطالبات جوان از جمله این خلاءها است. در عین حال سطح اشتغال و کاریابی متناسب با سطح تخصص دختران جوان ما نیست. به لحاظ قانون مدنی و شهروندی هم دختران جوان ما از کمبود قوانین رنج می‌برند، بنابراین باید گفت که دختران ما فرهیختگانی هستند که از اشتغال مناسب و آینده‌ی مدیریتی نگرانند و از آن رنج می‌برند.

    رییس سابق دانشگاه الزهراء در ادامه گفته‌های خود یادآور شد: اما پرسش سوم که چگونه زنان و دختران جوان ما خوشبخت خواهند شد، در پاسخ باید بگویم این مربوط به آن است که دولت بعدی چه شیوه‌هایی را اتخاذ کند که به طراز شخصیتی دختران ما برسد و به نظر من اولین شیوه ره‌یافت خانواده است. در عرصه خانواده احترام به حقوق دختران از آرمان‌های اخلاقی و ملی و اسلامی ما بوده و هست. در تاریخ ایران دختران ما شان بالایی داشتند و حتی به پادشاهی می‌رسیدند، اما مهمترین نکته بعد از اسلام است که پیامبر (ص) دست حضرت فاطمه(س) را می‌بوسید. با او مشورت می‌کرد و شان والایی برای او در خانواده قائل بود. پس از ازدواج نیز این شان حضرت فاطمه زهرا(س) محفوظ ماند.

    رهنورد ادامه داد: یکی دیگر از شیوه‌هایی که می‌تواند دختران جوان ما را خوشبخت کند، عرصه عمومی و مهمتر از همه آن‌ها اشتغال است. اشتغال مقوله‌ای است که در صورت رونق اقتصادی و در کنار سیاستگذاری غیرتبعیض‌آمیز می‌تواند برای دختران ما محقق شود و به بهترین نحو برای آنان تامین شود.

    رهنورد در ادامه خاطر نشان کرد: بحث اشتغال همچنین اولین گام برای ورود به فاز تساوی و رفع تبعیض است و گام دوم امنیت و ‌آزادی زنان در عرصه‌ی عمومی. مقصود من این است که زنان و دختران ما در محیط کار، خیابان و دانشگاه احساس کنند که آزادی همراه با امنیت دارند، یعنی خودشان انتخاب کننده‌ی محیط کار، تحصیل، پوشش و رفتارشان باشند.

    وی ادامه داد: اما تا مساله‌ی آزادی و امنیت را کنار هم می‌گذاریم عده‌ای می‌گویند منظور ما ولنگاری است، اما شما نشان دهید که چنین نیست و آزادی مد نظر ما، آزادی دختران فرهیخته و جوان ماست و کسانی که می‌خواهند با فضای امنیتی دختران ما را جهت دهند، باید بدانند که قطعا شکست خواهند خورد و هیچ رشد و شکوفایی با سرکوب موفق نمی‌شود. آزادی و امنیت یعنی آنچه که دختران ما با تعقل خود ایجاد می‌کنند.

    رییس سابق دانشگاه الزهراء با بیان این‌که اسلام به ما دستورالعمل‌ها را نشان داده و جزئیات دیگر به کسی مربوط نیست، ادامه داد: ره‌یافت دوم برای خوشبختی دختران جوان ما بعد از ره‌یافت خانواده، دموکراسی و دختران جوان است. وقتی بحث دموکراسی را مطرح می‌کنیم مد نظر ما مردم‌سالاری دینی است یعنی آن چیزی که در سطح بین‌المللی همه برای خود انتخاب کرده‌اند، منهای نکات خاصی که ویژه‌ی مردم‌سالاری دینی است. دختران جوان ما بدین وسیله می‌توانند به رشد و بالندگی برسند.

    وی اضافه کرد:امروز 49 درصد از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دهند و از این بخش 60 درصد را دختران جوان. آینده فرزندان، تعالی،‌ پیشرفت، توسعه و اسلام در دست شما دختران جوان است. انتظار اتکاء به خود، استقلال شخصیت و درون ‌جوشی، انتظاراتی است که ذیل بحث‌های رفع تبعیض در اختیار رییس‌جمهور دهم قرار خواهیم داد.

    رهنورد همچنین با بیان این‌که دختران جوان ما به قاره‌ی ششم تعلق دارند، تاکید کرد: در قاره ششم آب، خاک و دار و درخت نیست، بلکه قاره‌ی فکر و اندیشه، معنویت، ‌تعالی، برنامه‌ریزی، خلاقیت و رشد است. این را می‌خواهیم به آیندگان ثابت کنیم که اگر قرار است در سال 1404 ایران قدرت برتر منطقه باشد یکی از آیند‌ه‌سازان آن دختران جوان ما هستند.

    رهنورد می خواست که به صحبت های خود پایان دهد، اما به اصرار دختران جوان حاضر، رهنورد به تشریح تئوری های اطلاع رسانی و اطلاع پروری پرداخت و گفت: زنان ما در هر شرایطی در سال 1404 بهترین ارتباط را می توانند با کامپیوتر ایفا کنند و مرتبط با این با تئوری اطلاع رسانی همراه با تحقیق و پژوهش ارتباط داشته باشند و سوال اینجاست چرا دختران و زنان ما جزو بهترین پژوهشگران نباشند؟ نظام های سنتی علاقمندند زنان در گوشه خانه ها با دیگ و بادیه و پخت و پز طرف باشند و نظام های ساختار شکن هم از سوی دیگر بام افتاده و می خواهند زنان بدون هر گونه دورنمای ایفای نقش مثبت حضوری بدون برنامه و در خدمت سرمایه داری داشته باشند.

    وی افزود: نقش زنان و دختران ما در سال 1404 نقش زنان خردمند ، اندیشمند ، فعال ، پژوهشگر ، مدرن و نوآور خواهد بود.

    در این لحظه یکی از دختران حاضر در جمع که می خواست در سخنرانی رهنورد اختلال ایجاد کند با صدای بلند فریاد زد : شما که حرف از اسلام و فاطمه زهرا(س) می زنید، چرا چادرتان از سرتان سر می خورد؟ رهنورد در پاسخ به دختران جوان حاضر در جمع که از ادامه صحبت های این دختر جوان ممانعت می کردند، گفت: عزیزان من اجازه بدهید همه حرفشان را بزنند ، اگر قرار به حرف زدن است، از هر دو طیف صحبت کنند.

    وی در ادامه صحبت‌های خود افزود: الگوی زنی که می‌خواهد در سال 1404 نقش ایفا کند کیست؟ و پاسخ من این است فاطمه(س)، فاطمه است. همان زنی که یار حضرت علی(ع) و مادر امام حسن و امام حسین(ع) بود، همان زنی که پدرش را در کوچه های مدینه مداوا می کرد. همان زنی که زهرا است و باز هم می گویم فاطمه ، فاطمه است.

    این دختر جوان هم چنان در میان صحبت های اختلال ایجاد می کرد و می خواست از ادامه سخنرانی او ممانعت کند.

    رهنورد خطاب به او گفت: اجازه بدهید صحبت های من تمام شود، بعد شما تشریف بیاورید بر روی سن و با هم صحبت کنیم.

    رییس سابق دانشگاه الزهرا این چنین به گفته های خود ادامه داد: الگوی همه ما حضرت زهرا(س) است، زنی برای ابد و پیشتاز، ایشان مربوط به گذشته نیستند، بلکه متعلق به همیشه تاریخ اند ، اگر حرفی دارید با نشاط ، احترام و شادمانی بگویید، نقد ، پژوهش ، خرد ورزی و عقلانیت از ویژگی های زنان ما است.

    رهنورد در جمع بندی گفته های خود در پایان گفت: عزیزان من همه ما یکی هستیم و فقط در روش ها فرق داریم، پس دلیلی بر بداخلاقی نیست. همچنان که فرموده شده جدالهم باالتی هی احسن. یعنی با هم به نیکی حرف بزنید پس پیش به سوی سال 1404 و ایفای نقشی خلاق برای زنان و دختران جوان ما در توسعه ملی و پیشرفت اسلامی.

    پس از سخنان رهنورد،دختر جوان حاضر در جمع که سعی می کرد از صحبت های رهنورد ممانعت به عمل آورد به دعوت وی به روی سن آمد و گفت: حرف من با آقای مهندس موسوی است همان کسی که پدر من به خاطر پاره کردن عکس او (در گذشته) به زندان افتاد. شما در این 20 سال کجا بودید؟

    وی هم چنین خطاب به رهنورد گفت: شما که چادر هدیه حضرت فاطمه زهرا(س) را بر سر دارید، چرا اجازه دهید نماآهنگ ها پخش شود؟

    رهنورد در پاسخ خطاب به حاضران گفت: اینجا برنامه‌ای است که مهمانداران سبز پوش عزیز آن را برگزار کرده‌اند و این نهایت مهمان نوازی است که اجازه داده اند افرادی باافکار مخالف صحبت کنند؟ حال این دوستان می‌خواهند انتقاد کنند مگر چه اشکالی دارد؟ شما هم می توانید انتقاد کنید، اما در پاسخ به پرسش شما عزیز باید بگویم که برایم سخت است از آقای میرحسین موسوی دفاع کنم. من نه به عنوان یک همسر بلکه به عنوان یک هم رزم می‌گویم که ایشان فردی پیشرو و نوآور است و یکی از پایبندترین افراد به گفتمان های انقلاب است، البته با نگاه امروز، مهم جاودانگی ارزش های انقلاب است و ما با این مبنا می توانیم این قرائتمان را هر روز نو کنیم.

    رهنورد ادامه داد: موسوی پایبندترین فرد به گفتمان انقلاب است و امروز برنامه اش بر محور احیای گفتمان های انقلاب قرار گرفته و اگر امروز را فراموش کنیم، یعنی بازگشت به نقطه اول. امروز روزی است که ما دستاوردهای هسته یی داریم و شما می پرسید که موسوی 20 سال کجا بود؟ آقای موسوی حضور داشت، اما مظلوم بود و سانسور می شد. آقای موسوی در تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، حضور داشت و در مناسبت های مختلف حرف می زد اما دوربین که به او می رسیدند، او قهر می کرد و دوربین از ایشان وحشت داشت.

    وی افزود: اما درباره این پرسش که گفتید چرا چادر من از سرم لیز می خورد؟ باید بگویم که با وجود این که سوال شما اصلا دانشگاهی نبود، اما من جواب می دهم. چادر انتخابی من سنتی نیست، بلکه همان چادری است که روز 17 شهریور از سر زنان به خاک و خون خفته انتخاب شد و پرچم آزادی و ایمان من است اما لباس اسلام شکل خاصی ندارد، بلکه محتوا دارد.
    به نقل از تابناک .


  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در جمعه 88/3/1 و ساعت 4:18 عصر | نظرات دیگران()
       1   2   3      >
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    خودم دیدم که آشوبگر چه کسی بود !
    تشکر رهبر معظم انقلاب از مردم
    فرمان هشت ماده ای امام راحل (قدس سره)
    آقای موسوی رأیم را پس خواهم گرفت .
    چرا چادر زهرا رهنورد از سرش لیز می خورد ؟
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا