جنبش بزرگ وبلاگی حامیان مهندس میرحسین موسوی جنبش بزرگ وبلاگی حامیان مهندس میرحسین موسوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مسلمانی، پس از بهره اسلام آوردن، بهره ای همچون برادری خدایی به دست نیاورده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: چهارشنبه 103 آذر 28

پیام تسلیت مهندس موسوی در رحلت آیت الله بهجت .کلمه:مهندس میر حسین موسوی با صدور اطلاعیه ای ضایعه درگذشت عالم ربانی حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت را به خاندان معظم ایشان و تمامی شیعیان تسلیت گفت. 

به گزارش کلمه متن کامل این اطلاعیه بدین شرح است : 

خبر درگذشت عالم ربانی مرحوم آیت الله العظمی آقاى حاج شیخ محمد تقى بهجت (طاب ثراه) موجب تالم و تاثر شد. 

عمری تلاش بی‌وقفه در مسیر بازشناختن و بازشناساندن اسلام ناب از این شخصیت عظیم الشان اسوه‌ای برای عالمان دینی ساخته بود و مقامات عرفانی این دوستدار خاندان رسالت زبانزد خاص و عام بود. قریب یک قرن زندگی پربار او مشحون از حشر نشر با بزرگانی بود که هرکدام مردان قرون و هزاره‌ها تلقی می‌شدند، به صورتی که درچهره‌اش می‌شد تاریخ معاصر فقه و عرفان اصیل شیعی را بازشناسی کرد. 

ضایعه درگذشت این عالم عامل و مرجع بزرگ را به خاندان معظم ایشان و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان تسلیت عرض می‌‌کنم. 

میرحسین موسوی



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در یکشنبه 88/2/27 و ساعت 9:32 عصر | نظرات دیگران()

    سالها قبل ، مهندس موسوی ، پراید به جای پیکان

    سالها قبل  وقتی این تصویر منتشر شد زیرش نوشته بودند : بالاخره مهندس میر حسین موسوی دست از پیکانش کشید و حاضر شد پراید بخره .

    حالا بعد از گذشت سالها دوباره میر حسین عزیز با همون پراید به ساختمان وزارت کشور اومد تا برای ریاست جمهوری ثبت نام کنه .

    بدون این که بخواد ساده زیستیش را به رخ مردم بکشه و بهش فخر فروشی کنه !

    بیا عزیز که دلهای ما در انتظار قدوم بهارین توست

    حتی اگر رئیس جمهور نشوی

    امروز ، میر حسین ، هنوز هم با همون پراید

    استادی داشتم که می گفت : صداقت بو داره . راست می گفت ، من و خیلی های دیگه این بو رو از مهندس استشمام کردیم . بویی بیشتر از بقیه.

    مهندس ، مردم ، امروز ، همون پراید

    به عنوان توضیح جهت دوستانی که احتمالا بدشون نمی آد گیر بدن عرض کنم منظور از همون پراید ، همون مدل نیست بلکه همون نوع ماشین یعنی پرایده . امیدوارم جای گیر دادن نگذاشته باشم .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در یکشنبه 88/2/20 و ساعت 10:32 عصر | نظرات دیگران()

    من به کسی رأی می دم که....

    من به کسی رأی می دم که: حرفش با عملش یکی باشه و شعاری نده که بعد از انتخاب بگه من نگفتم .

    من به کسی رأی می دم که: درد آشنا و درد کشیده باشه.

    من به کسی رأی می دم که: از دل مردم جوشیده باشه.

    من به کسی رأی می دم که: سیاست او عین دیانتش باشه و شناخت او از دین هم تک بعدی نباشه .

    من به کسی رأی می دم که: برای خویش رفاه طلبی نکنه و رفاه اجتماعی را در نظر داشته باشه .

    من به کسی رأی می دم که: عدالت علوی را در مرتبه اول درست بفهمه و بعد هم نه در شعار بلکه در عمل و در حد توان اجرا کنه.

    من به کسی رأی می دم که: ساده زیستی و بی آلایشی را با زهد بی مغز و پوچ اشتباه نگیره .

    من به کسی رأی می دم که: نسبت به اهل ایمان مخصوصا مستضعفین متواضع و نسبت به دشمنان معقول ودر عین حال پر صلابت باشه.

    من به کسی رأی می دم که: مخلص ، شجاع ، مدیر و مدبر باشه و امتحان این اوصاف را نیز پس داده باشه . 

    من به کسی رأی می دم که: هدفش کسب قدرت نباشه بلکه درد دین و نظام او را به صحنه کشیده باشه .

    من به کسی رأی می دم که: ثابت کرده باشه خدمت به مردم را می فهمه و به آن پایبنده علاوه بر این که منافع اصلی و بلند مدت رو به نتایج سطحی و کوتاه مدت ترجیح بده .

    من به کسی رأی می دم که: دردش، درد اسلام و عشقش، عشق به حفظ نظام مردمی جمهوری اسلامی باشه.

    من به کسی رأی می دم که: مؤمن و خداترس باشه تا جائی که به خاطر اختلافش با دیگران حاضر نشه مسلمان بودن آنان را هم انکار کنه .

    من به کسی رأی می دم که: به حفظ حریم دین و نگرش جامع امام به دین و نیز به حفظ کرامت انسانی اهمیت بده.

    من به کسی رأی می دم که: ولایت فقیه را نه تنها قبول دارد بلکه آن را مایه ثبات و استقرار نظام می دونه و  هرگز ولایت فقیه را برای خودش و تفکراتش هزینه نمی کنه.

    من به کسی رأی می دم که: خودش از سیاسیون خبره و با سابقه باشه و حقیقتاً از مشاوره با سیاسیون با تجربه خودداری نکنه.

    من به کسی رأی می دم که: خودش صاحب تجربه هایی موفق باشه و علاوه بر آن از تجربه قبلی مردان سیاست نیز استفاده کند.

    من به کسی رأی می دم که: به اقتدار و عظمت ایران و اسلام، بویژه تشیع با دیدی روشن و همه جانبه فکر کنه ، نه چنان متهور باشد که اسباب توهین به نظام را فراهم کنه و نه چنان بی جربزه که دشمنان نظام و اسلام را گستاخ کنه .

    من به کسی رأی می دم که: غیر از خدا از احدی نترسه.

    من به کسی رأی می دم که: معنی اسراف را به درستی بفهمه و در هیچ شکلی اسراف و تبذیر نکنه نه آنکه هزینه های کوچک را اسراف بدونه  و اسرافهای بزرگ را اصلا نبینه .

    من به کسی رأی می دم که: با اعتماد به کارشناسان خبره ای که دامنه آنان را از هواداران خودش بزرگتر می دونه برنامه های عملی برای پیشبرد نظام داشته باشه نه این که با طرح های خلق الساعه و غیر کارشناسی هزینه های غیر ضروری ایجاد کنه .

    من به کسی رأی می دم که: در خرج کردن منابع ملی، دقیق و حساس باشه به نوعی که هیچ دیوان محاسباتی نتونه تخلفهای میلیاردی از بودجه را در رفتار مدیریتیش پیدا کنه .

    من به کسی رأی می دم که: در انتخاب وزراء و معاونین به تجربه و معلومات بیشتر از حزب، اهمیت بده نه اینکه افرادی را انتخاب کنه که فردا  حتی در ابتدائی ترین مدارک تحصیلیشان هم مشکل داشته باشند و آبروی دولت را ببرند .

    من به کسی رأی می دم که: طرح های بزرگ را آنچنان دقیق و کارشناسی شده برنامه ریزی کنه که یقین داشته باشه چه در بخشی از کشور و چه به طور فراگیر می تونه از آنها جواب بگیره .

    من به کسی رأی می دم که: تولیدات داخلی را به شکلی واقعی حمایت کنه و در واردات و صادرات کالا و فناوری دقیق و حساس باشه تا نه سیب زمینی ای از مصرف مازاد بیاد و نه پرتقالی از اسرائیل وارد بشه و یکهو بگن چینیه .

    من به کسی رأی می دم که: برای رسیدن به اهداف جناحی از حق نظام و ملت نگذره .

    من به کسی رأی می دم که: ضابطه مندی را به رابطه بازی ترجیح بده و هر کس را در دور و برش می بینی یک جوری نسبت فامیلی با او پیدا نکنه یا نکرده باشه .

    من به کسی رأی می دم که: خود و اطرافیانش، اول مجری قانون باشن. نه اهل دور زدن قانون باشه و نه در امور سایر قوا دخالت کنه .در یک کلام قانون را ولو به شکل صوری لازم العمل بدونه.

    من به کسی رأی می دم که: سند چشم انداز برایش یک فرم صوری نباشه و با برنامه ای عملی به سوی تحقق آن پیش بره .

    من به کسی رأی می دم که: .........

    شما به چه کسی رأی می دید ؟

    از دوستم پوریا ممنونم که با سبک نوشتارش به من هم این ایده را داد که مشخصات رئیس جمهور مطلوبم را عنوان کنم .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در یکشنبه 88/2/13 و ساعت 2:6 عصر | نظرات دیگران()

    بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع پرستاران و تأکید روشنگرانه رهبر معظم انقلاب بر سلامت انتخابات در طول 3 دهه گذشته منو به این فکر انداخت تا مطلبی رو درباره طرح « کمیته صیانت از آراء » که ابتدا توسط فرزند شهد بهشتی و از سوی ستاد انتخاباتی مهندس موسوی مطرح شد بنویسم . البته مثل روز روشنه که از همین فردا که نه ، از همین امشب برخی از دوستان از این فرمایش رهبر انقلاب بُل می­گیرند و به جای گرفتن اصل و مغز فرمایشات آقا می­رن سراغ منظور یابی فرمایشات آقا و می­گن که:

    بیا ، آقا هم گفت ! دیدید ! منظور آقا از دوستان بی­انصاف و کسانی که جزء مردم هستند و میخوان از سوی مردم دیده بشن و در سلامت انتخابات تشکیک می­کنند ، همین مهندس موسوی و دار و دستش بود­ها ! و این که انتخابات سالم برگزار میشه منظورشون حمایت از دکتر بود­ها ! تازشم دیدی گفت اینا حرف دشمن رو تکرار می­کنند. منظورش همینا بود که می­گن کمیته صیانت از آراء ایجاد کنیم و این طوری می­خوان بگن که آراء انتخابات دستکاری میشه و ...

    چه درد سرتون بدم داستان این دوستان که تمومی نداره .

    اما حرف من چیز دیگه ایه . درست طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب ، ما به سلامت انتخابات ایمان داریم وگر نه اصلا دلیلی نداشتیم که بیایم و توی انتخاباتها شرکت کنیم . خوشبختانه دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی که پیروز انتخابات از جناح دیگه­ای بود و مخصوصا دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی که پیروز انتخابات آقای احمدی نژاد بود ، پیروزی شخصیتی که مخالف با حزب حاکم بود بهترین سند سلامت انتخاباته .

    اما مسئله طرح « کمیته صیانت از آراء » نه تنها به معنی خدشه دار کردن انتخابات و تردید در صیانت آراء نیست بلکه دقیقا مطابق قانون و موجب دفع توهم دستکاری در انتخابات سالم و رقابتی در جمهوری اسلامیه . همانطور که مطلع هستید هر نامزدی که صلاحیتش توسط شورای نگهبان تأئید بشه و به انتخابات راه پیدا کنه حق قانونی داره که نماینده­ی ناظری رو در محل ستاد انتخابات کل کشور داشته باشه تا از طرف اون کاندیدا ، ناظر روند برگزاری انتخابات و شمارش آراء باشه . این قانون توسط قانونگذار از آن جهت تدارک شده که علاوه بر ناظران وزارت کشور و شورای نگهبان ، ناظران خود کاندیداها هم بر روند انتخابات و روشن شدن نتایج آن نظارت کنند تا هم احتمال تبانی میان ناظران وزارت کشور و شورای نگهبان رو منتفی کنه و هم حق کاندیدای مورد نظر حفظ بشه و هم سلامت انتخابات به جای دو قبضه ، سه قبضه تأیید بشه و جای هیچ تردیدی در صحت انتخابات باقی نمونه.

    از آنجا که کار تشکیلاتی منسجم و منظم بهتر از کارهای پراکنده و متفرق هست و بر اساس همین حق قانونی، طرح و ایده « کمیته صیانت از آراء » از سوی فرزند شهید آیت الله دکتر بهشتی در ستاد انتخاباتی مهندس موسوی مطرح شد و گفته شد که از پیوستن نمایندگان ناظر همه کاندیداها در این کمیته استقبال میشه . این طرح تنها تفاوتی که با قانون موجود داره اینه که در قانون ، نماینده هر کاندیدا به طور منفرد بر روند کار نظارت می­کنه ولی بر اساس این طرح نظارت نمایندگان کاندیداتورها به شکلی منسجم و نظامند صورت می­گیره . چنین طرحی نه با قانون تعارضی داره و نه به سلامت انتخابات شبه ای وارد می­کنه .

    دوستانی که احتمالا این طرح رو دستاویز حمله به مهندس موسوی قرار خواهند داد بهتره به جای طرح و طراح ،  قانون و قانونگذار رو متهم کنند که چنین حقّی رو برای کاندیداتورها در نظر گرفته اما اگر خوستند این کار رو بکنند قبلش بدون حبِو بغض کمی فکر کنند بینند بدون وجود و اعمال این حق ، استناد به سلامت انتخابات محکم ترو قابل قبول­تر خواهد بود یا با اجرای اون آن هم به شکلی منظم و منسجم ؟

    به هر حال من ایده « کمیته صیانت از آراء » رو همسو با فرمایشات رهبری معظم انقلاب ، مطابق با قانون و در جهت بالاتر بردن سطح اعتماد ملّی و بین المللی به انتخابات و مانعی از تشکیک­های داخل و خارجی در سلامت انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی می­کنم . این نظر منه و البته نظر شما هم هر چه هست به جای خودش محترمه .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در چهارشنبه 88/2/9 و ساعت 8:45 عصر | نظرات دیگران()

    نمی دونم سخنرانی بین دستور آقای فدایی رو در حمایت از آقای احمدی نژاد خوندین یا نه . من همین الان که دارم این نوشته رو می نویسم پرینت متن سخنرانی ایشونو گذاشتم جلو چشمم .

    اول سخنرانی ایشون فکر کردم قراره یکی از برادران اصول گرا بر اساس اصول انصاف و تقوی حرف بزنه و وحدت همه احزاب بر محور نظام رو مطرح کنه و به همین خاطر کلّی خوشحال شدم . آخه با نام خدا شروع کرد و با فرمایشات امام . این که چپ و راست توی مملکت ما حرف مفته و این تقسیم بندی تقسیم بندی درست و واقعیی نیست بهترین بخش سخنرانی ایشون بود . پیش خودم گفتم بالاخره یکی پیدا شد که بگه این تفاوت اسمهای اصول گرا و اصلاح طلب فقط اسم هستند و همه افراد فرزند یک مملکت و یک ملّت هستند .

    اما کمی که پیشرفتم دیدم خود آقای فدایی با ادبیاتی تهاجمی و حق به جانب فقط گروه خودشون و مخصوصا شخص آقای احمدی نژاد رو مصداق تمام و کمال خط امام و رهبری و نیروهای انقلاب معرفی کرد و بقیه را قدرت طلب ، ضد انقلاب ، خط انحراف ، بازیگران زیر دست ، خناسان وسوسه گر ...  خواند.

    ایشان سه کانون (قدرت) و (ثروت ) و ( رسانه ) را ابزار مخالفین خودشان خواند و بعد هم با یک سری حرفهای کلّی به ظاهر مرام و مشی خودشون رو روشن کردن و مرز خودشان را با غیر خودشان (یعنی اصلاح طلبان) جدا کردند.

    کلا نمی دونم این چه ویروسیه که یه جون مملکت ما و سیاسیونش افتاده که هر کدومشون به نوعی دچار خود شیفتگی هستند .  خودشون رو کاملترین و معتقد ترین می دونن و بقیه رو با هزار دلیل با ربط و بی ربط خائن ، پیاده نظام استکبار و ... معرفی می کنند .

    آقای فدایی حساب بعضی افراطی های جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب رو که از مجموعه اصلاح طلب ها جدا کنیم کدام فرد شاخصی در گروه های اصلاح طلب معنی اصلاحات رو اون چیزایی دونستن که شما گفتین معنی اصلاحات نداره . کدومشون گفته که اصلاحات یعنی : خودباختگی در برابر فرهنگ غرب و سازش با دشمن ، تخریب ارکان نظام و شکستن ساختار نظام ، سازش با دشمنان امام و شهدا و شادی استکبار ، تزریق نا امنی و یأس و اختلاف افکنی در بین مردم ، دوری از راه امام حسین و شهدای کربلا و ضعف و زبونی و دریوزگی ؟

    جداً از خدا نمی ترسید که اینطوری تهمت می زنید ؟ شما ها به کدوم اصول پایبند هستید ؟ من منکر این نیستم که در برخی جراید زمان آقای خاتمی شبهاتی نوشته و منتشر شد و حتی برخی در سخنرانی هاشون اعتراض به خدا رو قانونی اعلام کردن اما مگه شما که مدعی دینداری و دفاع از باورهای دینی هستید جز بستن دهان اونا و زندان انداختن و ... چه گلی به سر دین زدید ؟ کدوم شبهه اونا رو جواب علمی دادین ؟ کدوم اعتقاد علمی و باورمندی رو توی جوونای مملکت بارور کردین ؟ جز چاق کردن تعصبات و تند کردن آتش غضب برخی جوانها که اونا هم غالبا اهل تفکر نیستند چه کاری از دستتون بر اومد ؟

    توی این 4 سال چه گلی به سر فرهنگ دینی این مملکت زدید . قسم حضرت عباس تون رو باور کنیم یا دمب خروستون رو ؟ من به عنوان یک شهروند 36 ساله که زمان جنگ برای انجام دستور امام و دفاع از نظام شناسنامه­اش رو دستکاری کرد تا بتونه به جبهه راه پیدا کنه ، به عنوان یکی از رزمنده های دفاع مقدس که فرهنگ روزهای جنگ رو فراوش نکرده ، به عنوان فردی از یک خانواده شهید ، به عنوان یک مسلمون که امام راحل براش یاد آور تمام آرمانهای خوب دین و انقلابه ، به عنوان کسی که خود را در بیعت با ولی فقیه زمانش مقام معظم رهبری می دونه ، به عنوان یک دانش آموخته ای که در رشته معارف اسلامی عمری رو گذورنده و ... هیچ اثری از اصولگرایی و اخلاق دینی توی شما و برخی از همفکراتون ندیدم .

    اگر الان آقای دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور نبود و اگر با این که قبولش ندارم احترامش رو لازم نمی دونستم و اگه تخریبش رو حرام نمی دونستم اونوقت به جای نقد شما ایشون و مسائل مربوط به رفتارها شخصی و تفکراتش رو نقد می کردم تا معلوم بشه که خاتمی با همه اشتباهاش اصول گرا تره یا احمدی نژاد ؟ اونقدی که دست زدن آقای خاتمی به شونه یک دختر خانوم اون هم از روی چادر ، رگ گردنتون رو برای اسلام ! بالا آورده ، دروغ های مکرر و تهمتهای فراوان و تکذیب کردن حرفای صریح و مستند که قبل از انتخابات و بعد اون از آقای احمدی نژاد زده بودن توسط خودشون ، غیرتی تون می کنه ؟ کدوم گناه بزرگتریه دروغ ، غیبت ، تهمت یا دست زدن به شونه یک خانمی از روی چادر توسط مردی که 50 سال بیشتر داره و بدون قصد لذت و حتی احتملا از روی خطا اون کار رو مرتکب شده ؟ مگر اهل بیت نفرمودند که غیبت از زنا هم بد تره ؟ ژس چرا نوبت این گناه برتر که می رسه آرام میشین و کاری که اصلا گناه بودن یا نبودنش معلوم نیست و شرعا جای حمل به صحت داره موجب برآشفته شدنتون می شه ؟

    بس کنید آقا ! شما رو به هر چی می پرستید دیگه دین و نظام و اسلام و ولایت فقیه و ... مقدسات نظام رو نردبون بالارفتن خودتون از پله های قدرت  نکنید . فردای قیامت هم شما باید جواب بدید هم من ، هم احمدی نژاد و هم خاتمی و هم موسوی . فکر قیامتم باشیم بد نیست .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط موج دهم در شنبه 88/2/5 و ساعت 4:35 عصر | نظرات دیگران()
    <      1   2   3      >
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    خودم دیدم که آشوبگر چه کسی بود !
    تشکر رهبر معظم انقلاب از مردم
    فرمان هشت ماده ای امام راحل (قدس سره)
    آقای موسوی رأیم را پس خواهم گرفت .
    چرا چادر زهرا رهنورد از سرش لیز می خورد ؟
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا